دانلود آهنگ سینا سرلک ای عشق
دانلود آهنگ سینا سرلک به نام ای عشق
Download New Music Sina Sarlak – Ey Eshgh
از تو اي عشق در اين دل چه شررها دارم
يادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو اي راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نيست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردي
تو مرا غافل از انديشه فردا کردي
آري اي عشق تو بودي که فريبم دادي
دل سودا زده ام را به حبيبم دادي
بوسه ها از لب يارم به رقيبم دادي
داروي کشتن من ياد طبيبم دادي
ورنه اينقدر مَهم جور و جفا ياد نداشت
هيچ شيرين سر خونريزي فرهاد نداشت
حسن در بردن دل همره و همکار تو بود
غمزه دمساز تو و عشوه مددکار تو بود
وصل و هجران سبب گرمي بازار تو بود
راست گويم دل ديوانه گرفتار تو بود
گر تو اي عشق نه مشّاطه خوبان بودي
ترک آن ماه جفاپيشه چه آسان بودي
چون نکو مي نگرم شمع تو، پروانه توئي
حرم و دير توئي کعبه و بتخانه توئي
راز شيريني اين عالم افسانه توئي
لب دلدار توئي، طرّه جانان توئي
گرچه از چشم بتي بيدل و دينم اي عشق
هرچه بينم همه از چشم تو بينم اي عشق
گرچه اي عشق شکايت ز تو چندان دارم
که به عمري نتوانم همه را بشمارم
گرچه از نرگس او ساخته اي بيمارم
گرچه زان زلف گره ها زده اي در کارم
باز هم گرم از اين آتش جانسوز توام
سرخوش از آه و غم و درد شب و روز توام
باز اگر بوي مئي هست ز ميخانه تست
باز اگر آب حياتي است به پيمانه تست
باز اگر راحت جاني بود افسانه تست
باز هم عقل کسي راست که ديوانه تست
شکوه بيجاست مرا کشتي و جانم دادي
آنچه از بخت طمع داشتم آنم دادي
خواهم اي عشق که ميخانه دلها باشم
بي خبر از حرم و دير و کليسا باشم
گرچه زين بيشتر از دست تو رسوا باشم
بي تو يک لحظه نباشد که بدنيا باشم
بعد از اين رحم مکن بر دل ديوانه من
بفرست آنچه غمت هست به غمخانه من
من نديدم سخني خوشتر از افسانه تو
عاقلان بيهده خندند بديوانه تو
نقد جان گرچه بود قيمت پيمانه تو
آه از آندل که نشد مست ز ميخانه تو
کاش دائم دل ما از تو بلرزد اي عشق
آندلي کز تو نلرزد بچه ارزد اي عشق
يادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو اي راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نيست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردي
تو مرا غافل از انديشه فردا کردي
آري اي عشق تو بودي که فريبم دادي
دل سودا زده ام را به حبيبم دادي
بوسه ها از لب يارم به رقيبم دادي
داروي کشتن من ياد طبيبم دادي
ورنه اينقدر مَهم جور و جفا ياد نداشت
هيچ شيرين سر خونريزي فرهاد نداشت
حسن در بردن دل همره و همکار تو بود
غمزه دمساز تو و عشوه مددکار تو بود
وصل و هجران سبب گرمي بازار تو بود
راست گويم دل ديوانه گرفتار تو بود
گر تو اي عشق نه مشّاطه خوبان بودي
ترک آن ماه جفاپيشه چه آسان بودي
چون نکو مي نگرم شمع تو، پروانه توئي
حرم و دير توئي کعبه و بتخانه توئي
راز شيريني اين عالم افسانه توئي
لب دلدار توئي، طرّه جانان توئي
گرچه از چشم بتي بيدل و دينم اي عشق
هرچه بينم همه از چشم تو بينم اي عشق
گرچه اي عشق شکايت ز تو چندان دارم
که به عمري نتوانم همه را بشمارم
گرچه از نرگس او ساخته اي بيمارم
گرچه زان زلف گره ها زده اي در کارم
باز هم گرم از اين آتش جانسوز توام
سرخوش از آه و غم و درد شب و روز توام
باز اگر بوي مئي هست ز ميخانه تست
باز اگر آب حياتي است به پيمانه تست
باز اگر راحت جاني بود افسانه تست
باز هم عقل کسي راست که ديوانه تست
شکوه بيجاست مرا کشتي و جانم دادي
آنچه از بخت طمع داشتم آنم دادي
خواهم اي عشق که ميخانه دلها باشم
بي خبر از حرم و دير و کليسا باشم
گرچه زين بيشتر از دست تو رسوا باشم
بي تو يک لحظه نباشد که بدنيا باشم
بعد از اين رحم مکن بر دل ديوانه من
بفرست آنچه غمت هست به غمخانه من
من نديدم سخني خوشتر از افسانه تو
عاقلان بيهده خندند بديوانه تو
نقد جان گرچه بود قيمت پيمانه تو
آه از آندل که نشد مست ز ميخانه تو
کاش دائم دل ما از تو بلرزد اي عشق
آندلي کز تو نلرزد بچه ارزد اي عشق
پخش آنلاین موزیک
دانلود از دانلود آهنگ جدید نیم بها و نصف حجم برای شما محاسبه می شود.
نظر خود را بنویسید